جدول جو
جدول جو

معنی سر گام - جستجوی لغت در جدول جو

سر گام
سر در گم
فرهنگ گویش مازندرانی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از سی سام
تصویر سی سام
(دخترانه)
نام دختر مگابات
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از سه گاه
تصویر سه گاه
از دستگاه های هفت گانۀ موسیقی ایرانی، از شعبه های بیست و چهارگانۀ موسیقی ایرانی
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از سرخ فام
تصویر سرخ فام
سرخ رنگ، قرمز رنگ
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از سر گذر
تصویر سر گذر
سر کوچه، کوی، محله
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از سبک گام
تصویر سبک گام
سبک پا، تندرو، تیزرو
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از سروگاه
تصویر سروگاه
جای شاخ در سر حیوان شاخ دار
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از سه گان
تصویر سه گان
سه تا، سه تایی، سه بار، سه چند، سه نوع، سه قسم
فرهنگ فارسی عمید
(هََ)
هم قدم. (یادداشت مؤلف)
لغت نامه دهخدا
(سَ رِ)
کنایه از بالین. (آنندراج). کنار قبر. کنار گور. سر گور:
چون شمع سر خاک شود سایۀ یارم
پیشانی خورشید شود شمع مزارم.
ملا زمانی هروی (از آنندراج).
به نگاهی دل سرگشتۀ ما را دریاب
به چراغی سر خاک شهدا را دریاب.
صائب.
- سر خاک رفتن، برای فاتحه خواندن بر سر قبر مرده رفتن
لغت نامه دهخدا
(سَ بُ)
تیزرو و مسافر سریعالسّیر. (ناظم الاطباء) : روزی صیادان پیلی وحشی گرفتند از این سبک گامی، گران انجامی، بادپایی. (سندبادنامه ص 56)
لغت نامه دهخدا
(سُ)
سرون گاه. رستنگاه شاخ. پیشانی. جای شاخ:
همان بر سروگاه ماده دو تیر
بزد همچنان مرد نخجیرگیر.
فردوسی
لغت نامه دهخدا
(سِ)
نام نوایی از موسیقی. (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
(خُ)
مقابل فراخ گام، چون: اشتر خردگام. (یادداشت بخط مؤلف) : حاتکه، اشتر خردگام. (ربنجنی) (السامی فی الاسامی). قطوف، اسب خردگام. (السامی فی الاسامی)
لغت نامه دهخدا
(سُ خَ)
سرخجه. سرخچه. رجوع به سرخجه و سرخچه و آنندراج و برهان شود
لغت نامه دهخدا
(سُ)
سرخ رنگ:
بفرمود مهتر که جام آورید
بدو در می سرخ فام آورید.
فردوسی
لغت نامه دهخدا
تصویری از هم گام
تصویر هم گام
همقدم
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از شر بام
تصویر شر بام
برنگ شیر سفید
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سه گان
تصویر سه گان
سه بار سه افعه
فرهنگ لغت هوشیار
یکی از هفت دستگاه موسیقی ایرانی است حاکی از ناله های فراق و شکایت از جور معشوق. فواصل درجات گام آنرا در صورتی که با پرده متغیر مخالف آن دستگاه در نظر بگیریم (درجه پنجم گامش را ربع پرده زیر کنیم) دارای دو دانگ مساوی است و چون تناسب فواصل درجاتش با درجات گام چهارگاه با تقریبی مساویست. لذا اغلب گوشه ها و تکه های معروف چهار گاه در سه گاه نواخته میشوند و آن عبارت است از: زابل حصار مخالف مغلوب مویه. گوشه و تکه هایی که مخصوص سه گاه است عبارتند از: شاه ختایی جغتایی تخت طاقدیس (صبا)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سروگاه
تصویر سروگاه
محل شاخ در سر جانوران
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سرخ فام
تصویر سرخ فام
سرخرنگ
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سه گان
تصویر سه گان
سه بار، سه مرتبه، سه دفعه
فرهنگ فارسی معین
یکی از هفت دستگاه موسیقی ایرانی که حزن آور است و از فراق و جور معشوق می گوید
فرهنگ فارسی معین
آتشفام، آذرفام، سرخ رنگ، سرخ گونه
متضاد: سبزرنگ
فرهنگ واژه مترادف متضاد
همدوش، همراه، همقدم
فرهنگ واژه مترادف متضاد
گردویی که از آن به عنوان تیله استفاده شود، در کتول به دام
فرهنگ گویش مازندرانی
اضافه بر سازمان، بیش از مقدار مقرر
فرهنگ گویش مازندرانی
پوشش پشت بام شیروانی
فرهنگ گویش مازندرانی
سرپرست چوپانان
فرهنگ گویش مازندرانی
دید کافی
فرهنگ گویش مازندرانی
بی اجازه، خودسرانه
فرهنگ گویش مازندرانی
پیروز، غالب، قویتر، برتر
فرهنگ گویش مازندرانی
از توابع دهستان فریم ساری
فرهنگ گویش مازندرانی
متوجه، هوشیار
فرهنگ گویش مازندرانی